نظريه رشد شناختي برونر

برونر

«یکی دیگر از نظریه های تحول شناختی که رابطۀ بسیار نزدیکی با آموزش دارد، نظریۀ جروم اس. برونر است. نظریۀ او بیش از هر نظریۀ دیگری بر فرایند تفکر تأکید می‌کند. به عقیدۀ برونر (۱۹۶۱) بازدۀ اصلی تحول شناختی تفکر است، و هدف آموزش و پرورش نیز باید این باشد که یادگیرنده را به صورت متفکری خود مختار و خود فرمان در آورد. برونر مانند پیاژه، مفاهیم نظری خود را از پژوهشهایی که با کودکان انجام داده بود به دست آورده است و در نتیجۀ مشاهدات خود بدین نتیجه رسیده است که کودکان، ضمن پشت سر گذاشتن چند مرحلۀ نسبتاً متمایز تحول شناختی، جهان هستی را در ذهن خود بازنمایی می‌کنند. نظریۀ برونر، همچون نظریۀ پیاژه یک نظریۀ مراحل تحول است که عبارتند از: مرحلۀ حرکتی، تصویری و نمادی (کدیور، ۱۳۸۶). «برونر معتقد است که این مراحل به طور متوالی رخ می‌دهند یعنی ابتدا کودک وارد مرحلۀ حرکتی می‌شود، سپس وارد مرحلۀ تصویری و در نهایت وارد مرحلۀ نمادی می‌شود. تحول هر کدام از این مراحل به نظر برونر زمینه ساز و پیش نیاز رسیدن به مرحلۀ بعدی است. البته از نظر برونر محیط بر سرعت بخشیدن و کند کردن این مراحل سهم بسیاری دارد» (سیف، ۱۳۸۶، ص ۱۰۹).

نظريه برونر بيشتر از هر نظريه ديگري برفرآيند تفكر تاكيد مي كند. در نتيجه مشاهدات خود به اين نتيجه رسيد كه كودكان در سه مرحله نسبتا“ متمايز رشد جهان هستي را در ذهن خود باز نمايي مي كنند. مراحل رشد ذهني برونر به قرار زيرند:

مرحله حركتي

نخستين مرحله رشد شناختي در نظريه برونر مرحله بازنمايي حركتي يا عملي است . در اين مرحله كودكان رويدادهايي را كه تجربه مي‌نمايند به صورت پاسخ هاي حركتي يا عملي بازنمايي مي كنند . به عنوان مثال ، كودكان خردسال نمي توانند محل قرار گرفتن فروشگاه نزديك خانه اشان را براي شما بگويند اما قادرند شما را از راهي كه خود قبلا” رفته اند به آنجا ببرند. علاوه بر كودكان بزرگسال نيز داراي مقداري دانش عملي هستند به عنوان نمونه ممكن است يك كارمند نتواند  نقشه ساختمان محل كارش را رسم كند يا آنرا توضيح دهد، اما هر روز به راحتي از سالنهاي پيچ در پيچ آن مي گذرد و به دفتر كارش وارد مي شود .

به طور کلی نحوۀ پاسخ کودک به محرک ها در این مرحله با توجه به اعمالی فیزیکی آنها بر اشیاء و رویدادها توجیه میشود (تورنر، ۲۰۰۷). از این رو تفکر برای کودک، همان عمل کردن است و هرچه دور از دید او باشد در ذهن او جایی ندارد؛ یعنی کودک فقط از طریق ابزارهای حسی و حرکتی فعالیت میکند (سیف و همکاران، ۱۳۸۱).

مرحله تصويري

دومين مرحله رشد شناختي در نظريه برنر مرحله بازنمايي تصويري يا تجسمي نام دارد. در اين مرحله كودك رويدادهاي زندگي خود را غالبا” به صورت تصاوير ذهني حفظ مي نمايد . كودكي كه مي‌تواند با رسم يك نقشه راه خانه تا فروشگاه نزديك خانه شان را نشان دهداز بازنمايي تصويري سود مي برد. به همين قياس ، فرد بزرگسالي كه يك آتش سوزي را در قالب شعله هاي گرم سوزان ،دود غليظ تيره، و توده اي از اجسام سوخته    سياه به ياد مي آورد تجربه آتش سوزي را به صورت تصاوير بازنمايي كرده است(همان).

این نظام در حدود سه سالگی  بروز می‌نماید که برونر آن را بازنمایی تصویری یا شمایلی می نامد (کدیور، ۱۳۸۵، سیف و همکاران، ۱۳۸۱). در این مرحله کودک قادر می‌شود از تصاویر ذهنی برای درک جهان استفاده کند (تورنر، ۲۰۰۷، تومیک و همکاران، ۱۹۹۶). از ویژگی های عمدۀ این مرحله، شروع یادگیری زبان است که توانایی جدیدی به کودک می‌دهد. از این به بعد، کودک آنچه را قبلاً به صورت حسی و حرکتی انجام داده، به طور ذهنی به کار می‌برد و با توجه به تصورات ذهنی از اشیاء کودک نیاز چندانی به دستکاری مستقیم آنها ندارد. این نظام فکری، تا اندازۀ زیادی به حس بینایی و سایر حواس بستگی دارد و در آن، کودک از تصورهای بصری بسیار ملموس سود می‌جوید (سیف و همکاران، ۱۳۸۱).

مرحله نمادي

آخرين مرحله رشد شناختي در نظريه برونر مرحله بازنمايي نمادي است. اين مرحله با كسب يك نظام نمادي فرا مي رسد . زبان عمده ترين نظام نمادي مورد استفاده انسان است. آدميان به كمك زبان تجارب زندگي خود را به رمز در مي آورند و آن را ذخيره مي كنند. دانش آموزي كه مي آموزد يك نقاشي را به طور كلامــــي  توضيح دهد، بدون اينكه يك نقاشي مانند آن بكشد يا تمام جزئيات آن را تجسم كند، در مرحله بازنمايي نمادي قراردارد و از نماد زبان استفاده مي كنند . علاوه بر زبان مي‌توان از نمادهاي ديگري نيز سود جست . به عنوان   نمونه ، عدد نماد ديگري است كه در رياضيات و به وسيله رياضي دانها مورد استفاده قرار مي گيرد(همان).

این مرحله پیشرفته ترین نوع بازنمایی یا شناخت، محسوب می‌شود و به وسیلۀ آن افراد به تفکراتی با پایگاه مستقل می‌رسند. «بازنمایی نمادی شامل استفاده از نظامهای نمادی اختیاری مانند زبان یا علائم ریاضی است» (فتسکو و مککلور، ۲۰۰۵، ص ۱۳۹، به نقل از سیف، ۱۳۸۶، ص ۱۰۸). «اصطلاح نمادی، نشانگر پیشرفت ساخت فکری به کمک یادگیری علامتی است که بدون آن کودک نمی‌تواند محیط اطراف خود را درونی کند و در نتیجه قادر به فرضیه سازی و اندیشیدن به ایده و قیاس و پیشبینی نخواهد بود» (سیف و همکاران، ۱۳۸۱، ص ۸۸). برونر همچنین در نظریۀ خود بر تأثیر زبان در تحول شناختی اشاره می‌کند. از نظر او زبان اساسی‌ترین وسیلۀ تفکر است. از این رو، برونر تفکر را زبان درونی شده، می‌پندارد. او اهمیت زبان را، تنها برای برقراری ارتباط با دیگران نمیداند، بلکه معتقد است که زبان باعث برقراری ارتباط با خود و نیز پدیدآیی و تحول فعالیتهای عالی ذهنی می‌شود (سیف و همکاران، ۱۳۸۱، بکهارست و همکاران، ۲۰۰۱).

پیام بگذارید

X