کار تیمی

تیم
محتوای گفت وگو های یک تیم کلید داشتن عملکرد بالا نیست، بلکه نحوه ی برقراری ارتباط بین اعضای تیم حائز اهمیت است. طبق تحقیقات مهم ترین عامل پیش بینی کننده ی موفقیت یک تیم الگوهای ارتباطی است.

 

پنتلند اسرار یافته های خود را به اشتراک می گذارد و نشان می دهد که چگونه هرشخصی می تواند تیم ویژه ای را بسازد. او سه محرکه ی کلیدی ارتباط را که بر عملکرد تاثیر می گذارند شناسایی کرده است که عبارتند از: انرژی، تعامل و کاوش.

انرژی از طریق تعداد و ماهیت تبادل نظر بین اعضای تیم سنجیده می شود. تبادل نظر عبارتست از یک اظهارنظر یا نوعی تصدیق (برای مثال، «بله» گفتن یا تکان دادن سر). ارتباط رو در رو ارزشمندترین نوع ارتباطات است. پس از آن ارتباط از طریق تلفن یا ویدئو کنفرانس قرار دارد، البته در نظر داشته باشید که هرچه تعداد افراد شرکت کننده در یک ارتباط تلفنی یا ویدئو کنفرانس بیشتر باشد کارایی این فناوری ها نیز کمتر خواهد شد. ایمیل و ارسال پیامک کم ارزش ترین نوع ارتباط است.

دومین جنبه ی مهم ارتباطات تعامل است که توزیع انرژی میان اعضای تیم را نشان می دهد. تیم هایی که برخی اعضایشان در ارتباطات پرانرژی مشارکت دارند اما سایر اعضا در این ارتباطات شرکت نمی کنند عملکرد چندان خوبی ندارند. تیم های با تعامل نسبی، در مقایسه با تیم های دارای تعامل کامل تصمیم گیری های ضعیف تری (کم بازده تر) داشته اند.

سومین بعد مهم یعنی کاوش شامل ارتباطات اعضاء در خارج از تیم شان است. کاوش در اصل انرژی میان یک تیم و تیم های دیگری است که با یکدیگر تعامل می کنند. تیم های با عملکرد بالاتر به دنبال روابط بیشتری در خارج از تیم خود هستند.

چند ویژگی تعیین کننده ی مشترک بین تیم های موفق:

1.تمام افراد تیم تقریبا به یک اندازه صحبت می کنند، گوش می دهند و مشارکتی کوتاه و مطلوب دارند.

2.اعضا با یکدیگر رو در رو صحبت می کنند، در گفت و گوهای شان از ایما و اشاره استفاده می کنند و پرانرژی هستند.

3.اعضا به طور مستقیم با یکدیگر در ارتباطند، نه صرفا از طریق رهبر تیم.

4.اعضا درون تیم به گفت و گوهای جانبی یا پشت پرده می پردازند.

5.اعضا در فواصل معینی استراحت دارند و برای کاوش تیم را ترک می کنند و با اطلاعات بازمی گردند.

 

چرا تیم ها موثر نیستند؟

هنگامی که افراد برای ساختن یک خانه باهم همکاری کنند، آیا این کار (الف) سریع تر به پایان می رسد، (ب) زمان بیشتری طول می کشد، (پ) یا بی نتیجه می ماند؟

این پرسش چندگزینه ایی در واقع در آزمون استاندارد کلاس چهارم در اوهایو مطرح شد و «پاسخ» بدیهی، مسلما گزینه ی «الف» است؛ یعنی کار سریع تر به پایان می رسد. این روایت نشان می دهد که از همان ابتدا به ما گفته می شود کار تیمی خوب است. افراد معمولا این گونه فکر می کنند که تیم ها شیوه ی دموکراتیک و کارآمدی برای انجام کارها هستند. پژوهش ها به کرات نشان می دهند که تیم ها حتی با در اختیار قرار داشتن منابع فراوان عملکرد ضعیفی دارند. علت این است که مشکلات مربوط به هماهنگی و ایجاد انگیزه معمولا به همکاری ها لطمه می زند. حتی زمانی که تیمی قوی و متحد دارید بیشتر در حال رقابت با دیگر تیم هاست و این پویایی ممکن است مانع پیشرفت حقیقی شود. بنابراین از همان ابتدا با دو خطر روبه رو هستید و این یکی از دلایلی است که باعث می شود داشتن تیم بدتر از نداشتن آن باشد.

خلاصه:

برخلاف نظر عموم تیم ها ممکن است بدترین گزینه برای انجام وظیفه ای دشوار باشند. مشکلات هماهنگی ایجاد انگیزه و رقابت ممکن است به عملکرد تیم به شدت آسیب بزنند. حتی بهترین رهبرها هم نمی توانند تیمی را مجبور به تولید نتایج فوق العاده کنند، اما می توان با اعمال شرایط مناسب احتمال موفقیت را افزایش داد برای مثال:

 

  • فردی را عضو تیم کنید که دید متفاوتی با بقیه دارد.

فردی بدبین و شکاک را تیم منصوب کنید که تمایل تیم برای همگونی بیش از اندازه را به چالش خواهد کشاند چرا که همگونی بیش از حد خلاقیت را در نطفه خفه می کند.

  • از دو رقمی بودن تعداد اعضا اجتناب کنید.

بیش از 9نفر را به عضویت تیم نپذیرید. زیرا افراد بیشتر و تعداد روابط میان اعضاء قابل کنترل نخواهد بود.

  • اعضای تیم را حفظ کنید.

تیم های ثابت نسبت به آنهایی که ترکیبشان به طور مرتب تغییر می کند کارآیی بیشتری دارند.

 

پیام بگذارید

X