حافظه، از اصطلاحات بهکار رفته در علم روانشناسی و به معنای توانایی یادگیری، یادداری و یادآوری مطالب و رویدادهای فراگرفته شده میباشد. در واقع حافظه نیروی پیوند دهنده ما به اندیشهها و ادراکات ماست.
اولین تحقیقات درباره حافظه به صورت منظم و مدون توسط هرمان ابینگهاوس (Herman Ebbinghaus) انجام گرفت. او فهرستی از هجاهای بیمعنی سه حرفی را که در آن یک حرف صدادار بین دو حرف بدون صدا قرار گرفته بود را تهیه نمود و تلاش کرد آنها را ازبر کند. او نتیجه گرفت هر چه تعداد هجاها افزایش مییابد یادگیری آنها به زمان بیشتری نیاز دارد. همچنین او دریافت، هجاهای اول و آخر فهرست سریعتر از هجاهای وسط فهرست یادآوری میشوند و مدت زمان بین یادگیری اولیه و یادآوری بر میزان اطلاعات یادآوری شده تاثیر میگذارد.
او منحنی فراموشی را ابداع و بیان کرد مطالب فراگرفته شده در ساعات اولیه بعد از یادگیری، سریع فراموش میشوند ولی با گذشت زمان سرعت فراموشی کمتر میشود.
شناسایی انواع حافظه انسان
انواع حافظه شامل:
حافظه حسی : یعنی نگهداری موقت اطلاعات در اندام های حسی . مثل زمانی که یک لغت را روی تخته کلاس می بینیم.
حافظه کوتاه مدت : یعنی ذخیره و پردازش اطلاعات به مدت بسیار کوتاه. مثل زمانی که لغت روی تخته را بررسی می کنیم تا معنی اش را متوجه شویم.
حافظه بلند مدت : یعنی ذخیره سازی اطلاعات به منظور استفاده از ان ها در آینده. مثل زمانی که لغات را حفظ کرده و آن ها را سر امتحان به یاد می اوریم.
حافظه بلند مدت چند سطح دارد؟
حافظه معنایی
در اولين نوع حافظه بلند مدت يعنی حافظه معنايی ، رویدادها و روابط آن ها ذخيره می شوند. حافظه معنايی مانند فرهنگ لغات يا دايره المعارف مقدار زيادی اطلاعات منظم و قابل دسترس داره (مثل ماه های سال و جدول های رياضی). اطلاعاتی كه به این قسمت وارد میشود، می تواند دوام پيدا كند و در ذهن ما ماندگار بشود و هم چنین با اطلاعات جدید مقايسه شود.
حافظه رویدادی
دومين نوع حافظه بلند مدت يعنی حافظه رويدادی ، ويژگی زندگی نامه شخصی را دارد. اين نوع حافظه اطلاعات مربوط به لحظه ها و مكان های به وقوع پیوستن رويدادهای زندگی را شامل می شود. سال ها پيش وقتی خواندن كلمه گربه رو ياد گرفتید، تلاش كردید تا ان را با حيوانی كه اين كلمه با ان دلالت می كند پيوند دهید. از ان زمان به بعد، كلمه گربه را به دفعات غيرقابل محاسبه خونده ايد و ان معانی متعدد را در حافظه معنايی خود ثبت كرده ايد. شما هر وقت اين كلمه را می خوانيد به ان معانی دسترس پيدا می كنيد. اما اگر از شما بپرسند كه در چه تاريخ ها و در چه مكان هايی اين كلمه را خونده ايد، مجبور خواهيد شد به حافظه رويدادی خود مراجعه كنيد و براي بازيابی اطلاعات ، با دشواری مواجه خواهید شد.
چگونه اطلاعات به حافظه کوتاه مدت و بلند مدت انتقال می یابد؟
هنگامی که محرکی ( مثلا درس زیست شناسی ) در حافظه حسی ثبت می شود، می تواند تحت فرایند انتخاب و دقت ( یعنی مهم بودن و مورد علاقه بودن) قرار گیرد و به مرحله بالاتر حافظه وارد شود. انتخاب یعنی اینکه ما همه محرک های محیطی را نمی گیریم. بلکه دست به انتخاب می زنیم و موضوعی که دوست داریم یا برای مان مهم است را می گیریم. در اینجا منظور از فرآیند دقت این است که اگر محرکی انتخاب شود و مورد توجه قرار گیرد، می تواند به مرحله بالاتر برود. فرآیندهای بالاتر حافظه انسان عبارتند از: حافظه کوتاه مدت و حافظه بلند مدت طبق تحقیقات راجع به حافظه انسان می توان حافظه حسی را به اتاق انتظار حافظه کوتاه مدت تشبیه کرد. البته در مرحله تشکیل حافظه، امکان فراموشی وجود دارد. یعنی گاهی اوقات قبل از اینکه لغات را حفظ کنیم، با دیدن لغت جدید، لغت قبلی را به طور کلی فراموش می کنیم. یادتان باشد که حافظه حسی ظرفیت نامحدودی دارد؛ اما اطلاعات به مدت کوتاهی در ان باقی می مانند.
شالوده اصلی بحث درباره حافظه بر سه فرایند رمزگردانی، ذخیرهکردن و بازیابی متمرکز است.
1. رمزگردانی
رمز گردانی اولین مرحله از مراحل حافظه محسوب میشود که طی آن مطالب و اطلاعات به نوعی رمز مورد پذیرش حافظه برگردانیده شده و بر حافظه سپرده میشوند. این مرحله اهمیت ویژهای در یادسپاری دارد اگر خطایی در این مرحله صورت بگیرد هیچ اطلاعی وارد حافظه نخواهد شد.
● رمز گردانی در حافظه کوتاه مدت
حتی زمانی که باید اطلاعات و مطالبی را برای یک مدت زمان بسیار کوتاه مثلا چند ثانیه به خاطر بسپارید باز حافظه سه مرحله خود را اجرا خواهد کرد. برای این که اطلاعات را به حافظه کوتاه مدت خود رمز گردانی کنید نخست باید توجه شما بر آن متمرکز شود. از آنجا که تمرکز و توجه امری انتخابی است تنها آن چه انتخاب میشود در حافظه کوتاه مدت میماند. این نیز به آن معناست که بخش عمده آن چه در معرض حواس ، قرار میگیرد هرگز وارد حافظه کوتاه مدت نمیشود و به همین دلیل مسلما برای بازیابی بعدی در دسترس ما قرار ندارد.
در واقع بسیاری از مشکلاتی که مشکلات حافظه نام دارند ناشی از نارسایی توجه هستند. برای مثال اگر شما از یک فروشگاه خرید کرده باشید و بعدا کسی از رنگ چشم صندوقدار فروشگاه از شما سوال کند ممکن است نتوانید جواب درستی بدهید زیرا شما به رنگ چشمان صندوقدار توجه نکردهاید. وقتی اطلاعات بخصوص مورد توجه قرار میگیرد در حافظه کوتاه مدت رمز گردانی میشود. رمز گردانی تنها به این معنا نیست که اطلاعات به حافظه سپرده میشوند بلکه این اطلاعات به شکلی معین یا به صورت رمز معینی در حافظه اندوخته میشوند.
برای مثال وقتی شماره تلفنی را از روی دفتر تلفن پیدا میکنید و ضمن گرفتن شماره آن را به خاطر میسپارید ارقام را به صورت چه رمزی در حافظه خود میاندوزید؟ آیا این رمز دیداری است یعنی تصویر ذهنی ارقام یا صوتی است و به صورت صدای نامهای ارقام؟ یا بخشی از آن معنایی است نوعی تداعی معنیدار که بین این ارقام در ذهن ما وجود دارد؟ پژوهشها نشان میدهد که میتوان اطلاعات را به یکی از این صورتها در حافظه کوتاه مدت رمز گردانی کرد.
با وجود این وقتی سعی میکنیم اطلاعات را از راه مرور ذهنی یعنی با تکرار پیاپی آنها در ذهن فعال نگه داریم به نظر میرسد که رمز صوتی را ترجیح میدهیم. در مواردی که اطلاعات از مادههای کلامی مانند ارقام ، حروف یا کلمات تشکیل یافته باشد مرور ذهنی روش بسیار متداول است. بنابراین هنگامی که سعی میکنیم یک شماره تلفن را به خاطر بسپاریم به احتمال زیاد آن را به صورت صداهای نام ارقام رمز گردانی میکنیم و این صداها را تا زمانی که شماره را میگیریم در ذهن خود تکرار میکنیم.
● رمز گردانی در حافظه دراز مدت
برای مطالب کلامی رمز مسلط در حافظه دراز مدت نه صوتی است و نه دیداری ، بلکه به نظر میرسد که بر معانی مادهها مبتنی است. اگر یک فهرست طولانی واژهها را حفظ کنید و چند دقیقه بعد سعی نمایید آن را به یاد بیاورید بدون تردید اشتباهاتی خواهید داشت و بسیاری از واژههای خطا از لحاظ معنا شبیه مادههای درست خواهند بود. برای مثال اگر در فهرست اصلی واژهها سریع آمده باشد ممکن است شما به جای آن واژه تند را به یاد بیاورید. وقتی حفظ کردن جملهها مطرح است رمز گردانی بر حسب معنا نمایان تر است.
فرض کنید این جمله را میشنوید. “علی نامه را به آدرس دوستش فرستاد” دو دقیقه بعد نمیتوانید تشخیص دهید که همان جمله را شنیده بودید یا جمله دیگری که با آن هممعناست: “نامهای که علی نوشت به آدرس دوستش فرستاده شد.” بنابراین در رمز گردانی برای حافظه دراز مدت معمولا معنا حفظ میشود. مادههایی که باید به خاطر بسپاریم غالبا معنادار هستند. به نظر میرسد رمز گردانی معنایی بهتر از هر شیوه دیگر به حافظه کمک میکند و هر چه معنا عمیقتر یا با جزئیات بیشتری رمزگردانی شود مطلب بهتر به یاد میماند.
بنابراین وقتی میخواهید نکتهای از یک کتاب درسی را به خاطر بسپارید احتمال یادآوری در صورتی بیشتر است که توجه خود را بیشتر بر معنای آن مطلب متمرکز کنید تا بر واژههای آن ، هر چه عمیقتر و کاملتر به معنای آن دقت کنید بهتر آن را به یاد خواهید آورد. بنابراین رمز گردانی در حافظه دراز مدت شبیه رمز گردانی در حافظه کوتاه مدت است. ما برای مواد کلامی یک رمز ترجیحی داریم. رمز معنایی برای حافظه دراز مدت و رمز صوتی برای حافظه کوتاه مدت. اما ممکن است از سایر رمزها نیز استفاده کنیم.
2.ذخیره سازی
این عنوان مربوط به ماهیت محلهای دخیره در حافظه است، یعنی جایی که اطلاعات در آن ذخیره میشود، چه مدت زمان طول میکشد تا ذخیره شود، چه مقدار میتواند در هر زمان اطلاعات را نگهداری کند (ظرفیت) و چه نوع اطلاعاتی نگهداری میشود. نحوه ذخیره اطلاعات بر نحوه بازیابی آن تأثیر میگذارد. در مورد تفاوت بین حافظه کوتاه مدت (STM) و حافظه بلند مدت (LTM) تحقیقات قابل توجهی انجام شده است. بیشتر بزرگسالان میتوانند بین 5 تا 9 ماده را در حافظه کوتاه مدت خود ذخیره کنند. میلر (1956) این ایده را مطرح كرد و آن را شماره جادویی 7 نامید. او فکر میکرد که حافظه كوتاه مدت ظرفیت 7 ماده (بعلاوه یا منهای 2) را دارد زیرا فقط دارای تعداد مشخصی از “شکافها” بود كه در آن میتوان موارد ذخیره شده را یافت.
با این حال، میلر مقدار اطلاعاتی را که میتوان در هر شکاف نگهداری کرد، مشخص نکرد. در واقع، اگر بتوانیم اطلاعات را با هم جمع کنیم، میتوانیم اطلاعات بیشتری را در حافظه کوتاه مدت خود ذخیره کنیم. در مقابل، تصور میشود ظرفیت حافظه بلند مدت نامحدود است. اطلاعات فقط میتوانند برای مدت کوتاهی (0 تا 30 ثانیه) در حافظه کوتاه مدت ذخیره شوند، اما در حافظه بلند مدت میتوانند یک عمر داشته باشند.
3.بازیابی
در بازیابی، اطلاعات از حافظه فراخوانده میشود. برخی، با اینکه رمزگذاری خوبی دارند و اطلاعات را برای مدت زمان طولانی در ذهن نگهداری میکنند، اما نمیتوانند آنها از حافظه بیرون بیاورند. در «پدیده نوکزبانی» فرد میگوید من پاسخ این سؤال را میدانم، (اصطلاحاً در نوک زبان من است) ولی نمیتوانم بگویم. اگر شما چنین وضعیتی را تجربه کردهاید، بدانید در مرحله بازیابی آن اطلاعات مشکل دارید. در این حالت به فرد مقابل میگویید: لطفاً اولین کلمه آن را بگویید! بعد از شنیدن اولین کلمه بلافاصله بقیه اطلاعات به خاطرتان میآید.
بازیابی اطلاعات از حافظه، به نشانههای آن اطلاعات وابسته است. هرچه نشانه بیشتری داشته باشیم، بازیابی بهتری انجام میشود. در پدیده نوک زبانی، گفتن اولین کلمه یکی از نشانههای مرتبط به آن بوده است.
کاربرد انواع حافظه
حافظه کوتاه مدت به افراد امکان می دهد اطلاعات را در یک لحظه پردازش و درک کنند. وقتی یک پاراگراف از یک کتاب را می خوانیم و در مورد آن فکر می کنیم حافظه کوتاه مدت دخیل است.
خاطرات مهم برای هر فردی در حافظه بلند مدت قرار می گیرند، این نوع حافظه نقش مهمی در یادگیری و حفظ مهارت ها در هر فرد دارد. اغلب کارهای روتین و روزمره و توانایی انجام آن ها در حافظه بلند مدت نگهداری می شوند.